الهه ی الهام
انجمن ادبی

«آواز خركي و رقص شتري»


يه خري از دست صاحبش فرار مي كنه در راه يه شتر مي بينه كه در حال بار بريه خره ميگه:تا كي مي خواي بار بكشي بيا با هم فرار كنيم.
شتر قبول مي كنه و ميرن تا به يه چمنزار مي رسن.
يه مدتي اونجا مي مونن.
تا اينكه خوشي ميزنه زير دل خره و شروع ميكنه به عر عر. هر چي شتره منعش ميكنه و مي گه صداتو ميشنون فايده اي نداره و خره ميگه :خوشحالم مي خوام آواز بخونم.
چيزي نگذشت كه صاحبان شتر و خر فهميدن و اسيرشون كردن و براي اينكه دو باره فرار نكنن اونا رو حسابي بار زدن تا اينكه خره از پا در اومد و بستنش به پشت شتره.
شتره كه دل خوشي از خره نداشت تا رسيد لب دره شروع كرد به رقصيدن.
هر چي خره گفت:اينجا جاي رقصيدن نيست شتره قبول نكرد و گفت:خوشحالم ميخوام برقصم و اينطوري خرو انداخت ته دره.

 
گرد آوری 401



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





یک شنبه 10 اسفند 1392برچسب:مثل آباد,آواز خرکی,رقص شتری,الهه ی الهام, :: 8:8 :: نويسنده : حسن سلمانی

آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان